کسب و کاری که به مبتنی بر نیاز مشتری شکل میگیرد، برای موفقیت ملزم به انطباق هر چه بیشتر با نیازهای مشتریان خود است. همین امر اهمیت انتخاب معماری ایکامرس را به دنبال دارد. انتخاب معماری بهینه منجر میشود که یک کسب و کار سریعتر و بهتر به نیازهای مشتریان خود پاسخ دهد.
کسب و کار موفق برای اینکه بر لبه روزآمدترین رخدادهای فضای بیزینس حرکت کند یک راه دارد؛ انعطاف و چابکی لازم در همگرا شدن با تغییرات. یک ایکامرس در فضای رقابتی کنونی باید دسترسپذیری 7*24 و پردازش در لحظه داشته باشد. همچنین برای دستیابی به موقع به فیچر جدید در فضای رقابتی کاملاً آماده باشد. طراحی معماری مناسب برای یک ایکامرس اولین پیش نیاز برای داشتن یک ایکامرس موفق در بازار است که بتواند با انعطاف کافی به موقع به نیازهای کاربران پاسخ کامل بدهد و زمان ورود به بازار فیچرها و سرویسهای جدید را تا حد امکان کوتاه کند.
دنیای تجارت الکترونیک بسیار گسترده و در نتیجه رفتار خرید کاربران بسیار متنوع است. این یعنی یک راهکار مناسب همه افراد نیست و یک درگاه فروش نیز مناسب همه مخاطبین نیست. کاربران با نیازهای متفاوت و از طریق دستگاه های متنوع و ابزارهای متفاوتی اقدام به خرید از ایکامرسها میکنند. تنوع نقاط تماس کاربران بیش از پیش ضرورت پرداختن به Omnichannel را یادآوری می کند؛ به نحوی که کاربر چنانچه از اپلیکیشن و نسخه وب یک ایکامرس استفاده میکند در هر دو تجربه خرید مشابه داشته باشد.
چرا معماری ایکامرس موضوع مهمی در یک کسب و کار است؟
داستان حرکت از معماری سنتی ایکامرسها به معماری میکروسرویس به تاریخ تکامل زندگی اجتماعی بشر شباهت دارد. همانطور که انسانِ نخستین از مرحلهای که در جامعه کوچک خود همه مشکلات را حل و نیازهای خود را برآورده میکرد به سمتتخصصگرایی حرکت کرد؛ به نحوی که افراد با مهارتهای مختلف یک کار را با تمرکز و به صورت اختصاصی انجام میدادند و سپس محصول تخصصگرایی خود را به سایر افراد میفروختند و متقابلاً از آنها سرویس دریافت میکردند. در معماری سنتی ایکامرسها نیز همه نیازهای کاربر با یک راهکار و توسط یک تیم پاسخ داده میشود؛ در حالی که در معماری میکروسرویس هر تیم فنی متخصص یک سرویس است و در نهایت در معماری جامع سرویسهای مختلف از طریق API با یکدیگر تعامل میکنند. دقیقاً همانطور که بشر نخستین متوجه شد که با دادو ستد میتواند موفقتر باشد و نیازی نیست هر فرد یا گروه متخصص همه حوزهها باشد. نکته قابل ملاحظه این است که صرفاً همین معماری است که میتواند به یک ایکامرس کمک کند که پاسخ صحیح و به موقع به نیازهای مخاطبین خود بدهد.
دو دهه پیش سیستمهای مونولوتیک یا سیستمهای با هسته یکپارچه تنها گزینه برای توسعه ایکامرسها بودند، این سیستمهای همه کاره راهکارهای ثابتی برای موضوعات متنوع داشتند. با توسعه و پیشرفت خرید اینترنتی سرعت، انعطاف و طراحی متناسب با انتظارات کاربر اهمیت بیشتری پیدا کرد. همین موضوع سبب شده است کسب و کارها به دنبال معماری میکروسرویس باشند تا با استفاده از این دانش فنی پاسخی بهینه به نیازهای کسب وکار خود بدهند. معماری میکروسرویس کمک میکند ایکامرسها بر لبه تقاضای بازار حرکت کنند و بخشهای مختلف کسب و کار مثل تکههای پازل کنار هم قرار بگیرند تا سیستمی هماهنگ را تشکیل دهند.
انواع معماریهای مرسوم در طراحی ایکامرس چه هستند؟
- معماری هسته یکپارچه (Monolithic )
- معماری میکروسرویس (Microservice)
- معماری دو یا سه لایه (Two or Three tiers)
- معماری ترکیب پذیر (Composable)
- معماری بدون سر! (Headless)
چه عواملی در انتخاب معماری ایکامرس اثرگذار است؟
- اندازه کسب و کار
- پیچیدگیهای کسب و کار
- نیازمندیها
- اهمیت میزان در دسترس بودن
- جریان اطلاعات بین سرویسهای مختلف ایکامرس (انبار، پرداخت، سفارش و…)
معماری سنتی مونولیتیک
در این معماری تمامی سرویسهای ایکامرس در یک بلاک واحد ارائه میشود؛ در نتیجه همه فیچرها به هم وابسته هستند. این معماری مشکلات متعددی دارد.
از جمله مشکلات معماری سنتی ایکامرسها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- پاسخ به ترندهای بازار بسیار کند است.
- وابستگی زیاد منجر به نقطه شکست واحد در سرویسهای مختلف میشود.
- به روزرسانیها نیاز به تستهای بسیار زیاد قبل از تجاری سازی دارد.
- در صورت نیاز به اختصاصی سازی پیچیدگی سیستم بسیار زیاد میشود.
- مقیاس پذیری کم است.
معماری ترکیب پذیر
معماری ایکامرس ترکیب پذیر، آن ایکامرس را به یک سطح بالاتر ارتقا میدهد؛ چرا که با تمرکز بر رفع نیازهای بیزینسی سطح پیچیدگی را کاهش میدهد. در این حالت Frontend ایکامرس، CMS آن، ماژول پرداخت، ماژول نظردهی و جستجو و … هر یک به عنوان یک محصول مستقل توسعه مییابند که تیم اختصاصی آنها متمرکز بر سرویس خود میباشد. این حالت تمرکز کسب و کار بر انعطاف و زمان مناسب ارائه به بازار را تامین میکند.
در یک ایکامرس ماژولار لزوماً همه سرویسها به هم وابسته نیستند؛ بلکه به عنوان اجزای مستقل از طریق API با هم مرتبط هستند و این خود سرعت توسعه کسب و کار و انعطاف لازم جهت بروز رفتارهای اختصاصی مبتنی بر تجربه کاربری را تامین میکند.
از جمله مزایای معماری ترکیب پذیر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- خلق تجربه کاربری منحصر به فرد
- توسعه سریعتر
- قابلیت پشتیبانی از Omni channel
- انعطاف و مقیاس پذیری بالا
- کاهش هزینههای عملیاتی
معماری ایکامرس ترکیب پذیر؛ رویکردی آینده نگر
در معماری ترکیب پذیر شرکتها از محدودیت کار کردن با صرفا یک تیم فنی نجات مییابند و Building block های مجزا در ارتباط و ترکیب باهم میتوانند یک نیاز بیزینسی مشخص را پاسخ دهند. در مدلی که به آن Packaged Business Capability (PBC) گفته میشود سرویسهای مختلف بر اساس نیاز و مسله بیزینسی شناسایی شده از سوی تیمهای محصول در کنار یکدیگر چیده میشوند و با یک معماری ترکیب پذیر در زمانی مناسب پاسخی بهینه به مسله کاربر میدهند.
همین نوع ترکیب پذیر بودن در معماری های ماژولار است که سبب میشود یک ایکامرس همواره منطبق با تغییرات جدید به روز بماند.
چرا کسب و کار باید به انتخاب معماری ایکامرس خود حساس باشد؟ کوتاهترین پاسخ با این سوال در دو عبارت خلاصه میشود:
- زمان کوتاهتر ارائه محصول به بازار (Time to market)
- ارائه تجربه کاربری (UX) اختصاصی بر اساس نیاز مشتریان